بازنده

بدبختی این نیست که دلیلی برای خندیدن پیدا نکنی.
بدبختی دنیا از جایی شروع میشه که دیگه کسی یا چیزی نداری که به خاطرش گریه کنی؛ باختنی ها رو
باختی.

پس از تو

همه میگن زندگی ادامه داره
ولی به نظر من این فقط یه نفس کشیدن ساده ست.

خوب می دانم

به ساعت نگاه می‌کنم:

 حدود سه نصفه شب است

 چشم می‌بندم که مبادا چشمانت را

 از یاد برده باشم

 .

 .

 .

 و خوب می‌دانم

 سال‌هاست که مرده‌ام.

 (حسین پناهی)

نوستالژی

کی فکرشو میکرد کپل بره بسیجی بشه،دم دراز سبز
بعد کپل بزنه دم دراز رو بکشه اونم راستکی
آدم بزرگ بودن چه دردناکه.

روز زن

زن‌ها انسان‌هایی هستند که

دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل می‌کنند

مثل گلها که دنیا را زیبا‌‌تر می کنند.

 

***

من عشق را از زن آموختم

مفهوم بی‌دریغ دوست داشتن را

از اینکه هستید ممنونم.

به انتظار فصل تو تمام فصل‌ها گذشت

چه یأس بی‌نهایتی ندیم من بود

(ایرج جنتی عطایی)

 

پرسیدم ازدواج کردی؟

تمام دنیا را در جستجوی تو گشتم
گاهی وقت‌‌ها دیر رسیدن مثل هرگز نرسیدنِ.‌

بی عنوان

من به پوچ بودن جهان رسیده ام
به پوچ بودن زندگی
ولی
نمی دانم چرا
عشق تو را
پوچ
نمیدانم

سبزها

حکومتیست که رعیت را کور می خواهد
اینان اما جسته اند از دست کورسازان حکومتی
آخرین بازماندگان سرزمین آفتاب
قاصدان خورشیدند،مبارزان نور
سبزها…سبزها

دلتنگی

در گهواره ام،مادرم اينجاست
تکان بده مادرجان،غمگينم.
.
.
از خواب می پرم ناگهان
مادرم پشت خاطرات مُرده
چیزی گلومو فشار میده
کتاب هام خیس میشن.